ترجمه های املا به انگلیسی spelling, dictation

spelling
املا فارسی-انگلیسی
spelling
Spelling Bee writing on chalk board

spelling

اولاً، من در املا ضعیف هستم،

to begin with, I am weak in spelling

dictation

پس از آنکه املا کردن نامهها را تمام کرد، میس مک گاون را نگه داشت.

He kept Miss McGoun after he had finished dictating.

عباراتی شبیه به “املا” با ترجمه به انگلیسی

  • املا دان
    orthographer
  • از لحاظ املا
    orthographically
  • روش املا کردن واژه
    spelling
  • (دو یا چند واژه ی هم تلفظ که از نظر معنی و ریشه و گاهی املا با هم فرق دارند : مانند bore و boar یا break و brake) هم آوا
    homonym
  • املا کردن
    dictate
  • واژه یا عبارت غلط (ازنظر کاربرد یا املا و غیره)
    barbarism
  • دوباره املا کردن
    respell
  • عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
    phoneticism
  • دوباره املا کردن
    respell
  • عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
    phoneticism
  • (موضوع درس) املا
    orthography
  • غلط املا کردن یا نوشتن
    misspell
  • (از نظر املا و نقطه گذاری و غیره) به سبک مورد قبول یا رایج درآوردن
    style
  • (دو یا چند واژه که هم املا و هم صدا هستند ولی معانی آنها متفاوت است مانند: شیر خوراکی و شیر درنده) دگرچم
    heteronym
  • (درست) املا کردن
    spell
  • (آمریکا) مسابقه ی املا
    spelling bee
  • نشان دادن تلفظ از راه املا (مثلا kas’lسfor برای نشان دادن تلفظ forecastle)
    spelling pronunciation
  • املا کننده
    dictator · speller
  • (به واژه های خارجی املا و تلفظ انگلیسی دادن) انگلیسی کردن
    english
  • (زبان شناسی – از نظر املا یا تلفظ یا کاربرد یا رفتار و فرهنگ) انگلیسی کردن
    anglicize
  • (روش املا که در آن حرف بخصوصی در واژه های مختلف صداهای متفاوت دارد مانند حرف C در واژه های cart و certain) دگرآوایی
    heterography
  • کتاب آموزش املا
    speller
  • مطلب املا
  • dictation

ترجمه های “املا” به انگلیسی در زمینه، حافظه ترجمه

من شنیدن آن سخنان را ترجیح میدهم به این که آنها را بر بزرگترین انجمن بزرگترین خردمندان اروپا املا کنم.
I should be prouder to listen, than to dictate to the greatest and wisest assembly in Europe.
مهمترین چیزی که آن روز صبح املا کرد نامه دو هفتگی متحد المال مانندی بود که بایستی پلی کپی گردد و برای هزار تا از مشتریان احتمالی فرستاده شود.
The most important thing he dictated that morning was the fortnightlyform letter, to be mimeographed and sent out to a thousand prospects.
به بیت پیش نویس اول نامه را با زحمت زیاد نوشته بود و اکنون مانند شاعر ظریف و پریشان سری آن را با لحن آهنگداری املا میکرد: ببین، جان من!
He hadpainfully written out a first draft, and he intoned it now like a poetdelicate and distrait:SAY, OLD MAN!
اولاً، من در املا ضعیف هستم،
to begin with, I am weak in spelling
همین که از ترکیب هر سه چهار کلمه قسمتی از جمله ساخته شد بر بقیه پسران که چهار تن بودند و کارشان کتابت بود املا کنند.
where they found three or four words together that might make part of a sentence, they dictated to the four remaining boys, who were scribes.
سطری چند جگرسوز، که دیگر نه تنها در آن در پی پردهپوشی احساسات خود برنمیآمد، بلکه زحمت رعایت قواعد املا نیز به خود نمیداد.
a few heartrending lines, in which he had no more thought of guarding his feelings than of taking care with his spelling.
من آنها راک املا راحت میگذارم
I leave them alone!
املا را میتوان با استفاده از فرهنگ لغات بهبود بخشید، و جملهبندی را میتوان با توجه به نحوهٔ ترکیب کلمات و عبارات دیگران اصلاح نمود.
But spelling can be improved by using a dictionary, and sentence structure can improve as we note how others put words and phrases together.
این شغل املا پر شده و متقاضی آن بیشتر از نیازاست و اگر کسی پول و سرمایه وابستگیهایی نداشته باشد امیدی نمیرود که از یک منشی مدیریت گامی فراتر بنهد
the profession was greatly overcrowded, and without capital or connections a man had small chance of becoming more than a managing clerk
تا ساعت ۱۱ از لاسوگاس ک املا شاهراه خارج شده بود وبطرف شرق درشانه ۱۵ I پدال میزد.
By 11 P. m. , he had cleared Las Vegas and was pedaling east in the breakdown lane of I 15.
است. و در انتها محققان متخصص املا و هجی، با اشاره به املا و شیوهٔ نگارش اظهار میدارند: «اطلاعات املایی این لوحهها هماهنگ با اطلاعات باستانشناسان و کتیبهشناسان در رابطه با قدمت و حکاکی آن است.»
And finally, when considering the orthography, the science of spelling, this team concludes: “The orthographic data in the plaques [scrolls] is consistent with the archaeological and palaeographical evidence in terms of the dating of the inscriptions.”
دانشمندان دیگر از آلومینیوم املایی استفاده میکردند، هرچند که املا سابق در چند دهه استفاده از آنها را در ایالات متحده استفاده میشد.
Other scientists used the spelling aluminium; the former spelling regained usage in the United States in the following decades.
در ضمن به املا و جملهبندی صحیح نیز باید توجه کرد.
Also, good spelling and sentence structure deserve attention.
هنگام روب آفتاب، طرز کار وسیله انفجار را در حالیکه سیمها را قطع کرده بودیم به او نشان دادیم تاک املا وظیفهاش را فرا گیرد
The end of the afternoon was spent in showing him on the disconnected exploder what to do
املا به یاد ندارم چگونه موضوع را طرح کرد
I don’t quite remember how he described him.
من هرگز ندیده بودم که با این املا به عنوان فعل استفاده شود، و از این فکر که «میکروفون میکنیم» زیر نظر من وارد مجله بشود، پریشان شدم.
I’d never seen it used as a verb with this spelling, and I was distraught to think that “mic’ed” would get into the magazine on my watch.
و شروع کرد به املا کردن یک نامه.
and began to dictate.
لذا نو مسلمان فوراً جوابی نوشت که من به او املا کردم،
the renegade without a moment’s delay took down the words I dictated to him
اما از دریافت جنبهٔ اهریمنی زندگی و هنرک املا به دوربود؛
The demoniac quality in life and art escaped her altogether:
نام ظرف ممکن است به صورت گوناگون به عنوان cebiche, ceviche, seviche یا sebiche تلفظ شود، اما واژگان رایج در پرو، ceviche با “v” است که یک املا رسمی است که توسط آکادمی اسپانیایی سلطنتی که نهاد رسمی مسئول تنظیم زبان اسپانیایی است، پذیرفته شدهاست.
The name of the dish may be spelled variously as cebiche, ceviche, seviche or sebiche, but the more common spelling in Peru is ceviche with “v” which is an alternative spelling accepted by the Royal Spanish Academy, the official institution responsible for regulating the Spanish language.
باید املا ، تندنویسی و تایپ کردن رو یاد بگیرین
Dictation, shorthand and typing will be learned.
با اتومبیل به دفتر کار خود رفت، سعی کرد چند تا نامه املا کند، سعی کرد تلفنی بزند و پیش از آنکه تلفنی جواب بدهد فراموش کرد به چه کسی میخواسته تلفن کند.
He drove to theoffice, tried to dictate letters, tried to telephone and, before thecall was answered, forgot to whom he was telephoning.
در اسناد خانوادگی موسورگسکی، نام خانوادگی به شکلهای مختلف املا شده: `موسرسکی`، `موسیرسکی`، `موسرسکی`، و `موسورسکی`.
In Mussorgsky family documents the spelling of the name varies: “Musarskiy”, “Muserskiy”, “Muserskoy”, “Musirskoy”, “Musorskiy”, and “Musurskiy”.
املا دخترک همان جور جیک جیک میکرد.
But in vain the girl chirped on.
نامهای که بعد از این واقعه به خواهرش نوشت احساساتش راک املا نشـان میداد. لیزی عزیز، مطمئناً میتوانی به قضاوتت که صحیحتر از قضاوت من بوده به پای، چون اعتراف میکنم که کام لا فریب رفتار دوشیزه بین گلی با خودم را خوردهام.
The letter which she wrote on this occasion to her sister will prove what she felt. My dearest Lizzy will, I am sure, be incapable of triumphing in her better judgement, at my expense, when I confess myself to have been entirely deceived in Miss Bingley’s regard for me.
و نه تنها امتحانهای مربوط به خواندن بلکه آزمونهای املا و ریاضیات هم همینطور.
And not just tests of reading, but tests of spelling and maths as well.
با این همه ساختههای آن زمان کریستف بسیار دور از آن بود که جوهر وی راک املا بیان کند، زیرا خود او نیز بسیار دور از آن بود که جوهر خویش را کشف کرده باشد.
And yet the compositions which he wrote at this time were still far from expressing himself completely, because he was still very far from having completely discovered himself.
کریستف موفق نمیشد گفتارشان را بشنود: از آن گذشته، در مورد ایشان شیوهٔ او بر آن بود که نسبت به هرچه میگفتند و میکردند خود راک املا بیتفاوت نشان میداد.
Jean Christophe could not catch the words, and, following his usual tactics with them, he feigned utter indifference to everything they might do or say.
کارتن به املا ادامه داد:
‘He dictated again.
مرسی عزیزم از این نصیحتی که ضمیر پاک شما بر شما املا میکند
Thank you, my dear Beauchamp, thank you for the excellent feeling
پس از آنکه املا کردن نامهها را تمام کرد، میس مک گاون را نگه داشت.
He kept Miss McGoun after he had finished dictating.
ولی درباره املا کلمه مطمئن نیستم
I’m not sure about the spelling thing.
مطالعه برترین مطالب شهر آیلتس را به شما پیشنهاد میکنیم :

آیلتس تضمینی ، کلاس خصوصی آیلتس ، آموزش آیلتس آنلاین