علوم عصبی تفسیر همزمان

وظیفه تفسیر همزمان یکی از پیچیده ترین و خواستارترین چالش های زبانی است که وجود دارد.
مترجمان موظف هستند منابع شناختی خود را به طور مناسب مدیریت و به کار گیرند تا بتوانند یک جریان گفتار ورودی را کنترل کنند ، آن را بافر کنند ،
واحدهای معنا را استخراج کنند ، آنها را به شکلی مناسب برای بیان در زبان مقصد تبدیل کنند و بر عملکرد خود نظارت کنند.
هم زمان – همه اینها در زمان واقعی است.وظیفه تفسیر همزمان یکی از پیچیده ترین و خواستارترین چالش های زبانی است که وجود دارد.
مترجمان موظف هستند منابع شناختی خود را به طور مناسب مدیریت و به کار گیرند تا بتوانند یک جریان گفتار ورودی را کنترل کنند ، آن را بافر کنند ،
واحدهای معنا را استخراج کنند ، آنها را به شکلی مناسب برای بیان در زبان مقصد تبدیل کنند،
و بر عملکرد خود نظارت کنند. هم زمان – همه اینها در زمان واقعی است.

در تلاش برای درک بهتر چگونگی عملکرد فرایند ،
این کار از لحاظ تاریخی از دیدگاههای مختلف رفتاری ،
و به ویژه روانشناسی روانشناختی با وظیفه کلی تقسیم شده در وظایف مؤلفه بررسی شده است،
تا درک فرآیندهای شناختی درگیر آن انجام شود.

 

علوم عصبی تفسیر همزمان

توجه روانشناسان به وظایف مؤلفه هایی از جمله پردازش گفتار شنیداری ، تفکیک آوایی ، تشخیص کلمه ، تجزیه نحوی ، معنی مونتاژ ،
سرکوب مفصل ، پیش بینی نحوی و معنایی و بسیاری موارد دیگر معطوف شده است.

همانطور که به طور سنتی فرض شده است که مترجمان ، به ویژه آنهایی که در حالت متوالی کار می کنند ،
مهارت های حافظه پدیداری دارند ، فرآیندهای حافظه دو زبانه و چندزبانه مترجمان ، مانند رمزگذاری ،
تمرین و بازیابی در تلاش برای توضیح عملکرد برتر خود مورد کاوش قرار گرفته اند.
مدل های شناختی فرآیند تفسیر توسعه یافته اند ، که مهمترین آنها در دهه 1970 و 80 میلادی ،
برای توصیف جریان زمانی تفسیر همزمان ، وارد ساختاری به پیچیدگی روند و شناسایی همپوشانی کار است.


مطالب بیشتر:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *